ادامه شبهه ۹: آیا ولایت فقیه در قرآن اثبات شده است؟
همانطور که پیشتر ذکر شد، اینکه انتظار داشته باشیم آیات قرآن تمامی امور را به تفصیل بیان کرده باشد، انتظاری نامعقول است؛ مسائل مورد نیاز ما در قرآن کریم بهگونهی اجمال نازل شده و تفصیل آن بهوسیلهی روایات ائمه معصوم(علیهم السلام) و نیز عقل به دست میآید؛ همچون آیات زیر که به این شیوه به اثبات ولایت فقیه میپردازند.
آیه ۲۵۷ سوره مبارکه بقره میفرماید:
«اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۖ وَالَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ
خداوند سرور کسانى است که ایمان آوردهاند. آنان را از تاریکی ها به سوى روشنایى به در مىبرد. و[لى] کسانى که کفر ورزیدهاند ، سرورانشان [همان عصیانگران =] طاغوتند، که آنان را از روشنایى به سوى تاریکی ها به در مىبرند. آنان اهل آتشند که خود، در آن جاودانند».
همانطور که دیدیم خداوند «ولایت» را به دو گونه بیشتر تقسیم نمیکند:
۱) ولایت خدا
۲) ولایت طاغوت
بیشتر بخوانید:
چرا از منظر اسلام، دین باید در سیاست دخالت داشته باشد؟ (۳)
بدیهی است اگر انسان تحت فرمانبرداری کسی باشد که خلاف فرمان إلهی امر میکند، تحت ولایت طاغوت بوده و مستحق عذاب است. بنابراین برای اجرای کامل فرامین إلهی و به دنبال آن تحقق ولایت خداوند، انسانها باید شخصی را به زمامداری بپذیرند که از عهدهی چنین کاری بر بیاید (البته شرایط و خصوصیات ولیّ فقیه، در آینده ذکر خواهد شد ان شاءالله)؛ وگرنه چگونه ممکن است که بدون انتخاب همچون پیشوایی، دستورات خداوند در همهی زمینهها (که برابر است با ولایت خداوند) اجرا شود؟
همچنین خداوند در آیه ۱۲۲ سوره مبارکه توبه میفرماید:
«وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُوا کَافَّهً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِن کُلِّ فِرْقَهٍ مِّنْهُمْ طَائِفَهٌ لِّیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ: شایسته نیست مؤمنان همگى [براى جهاد] کوچ کنند. پس چرا از هر فرقهاى از آنان ، دستهاى کوچ نمىکنند تا [دستهاى بمانند و] در دین آگاهى پیدا کنند و قوم خود را وقتى به سوى آنان بازگشتند بیم دهند باشد که آنان [از کیفر الهى] بترسند؟»
همانطور که از آیه شریفه بر میآید، عدهای از مومنان باید در دین تفقّه کرده و برای ترویج آن کوشا باشند. بدین منظور (همانطور که از سیرهی ائمهی اطهار(علیهم السلام) هم به دست میآید) آنان همواره کسانی را برای این کار (پاسخگویی به نیازهای مردم) تربیت میکردند.
حال سوال اینجاست که در زمان غیبت معصوم، تکلیف انسانها چیست و باید به چه کسی مراجعه کنند؟
حضرت ولیّ عصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) به این سوال اینگونه پاسخ میدهند:
«و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها إلی رواه حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجه الله علیهم¹»
«اما وقایعی که رخ خواهد داد و مسائل مستحدثه، پس در مورد آنها به راویان احادیث ما رجوع کنید که آنان حجت من بر شما و من حجت خداوند بر آنان هستم.»
اینچنین، صاحب الزمان(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) فقها را (با شرایطی که در آینده ذکر میشود) جانشین خود در بین مردم قرار میدهند.
۱.کمال الدین شیخ صدوق، ج۲، باب۴۵، ص۴۸۳.
برگرفته از: deldadegan.ir
ثبت دیدگاه