شبهه:
به صدا و سیما نقدهای زیادی وارده و مشکلات متعددی در صدا و سیما دیده میشه، از طرفی رئیس صدا و سیما توسط رهبر انتخاب میشه
خب پس چرا این مشکلات هست یا چرا مدیر بهتر انتخاب نمیشه؟
پاسخ اجمالی:
صدا و سیما چون حوزه تاثیرگذاری و فعالیت گستردهای دارد، طبیعتا مدیریت پیچیدهتر دارد و در معرض آفات بیشتری هم هست و قطعا دچار مشکلاتی هست، البته صرفاً انتخاب مدیر اصلی با رهبری است و رهبری نه دیکتاتوری است و نه نافی مسؤلیت دیگر مسؤلین نظام
شأن رهبری هم، نظارتی است و نه اجرایی!
و در حدود نظارت، راهبردها و سیاستها را ایشان ابلاغ کرده و دستورالعمل ها را بیان میکنند و نقدها و مشکلات را مکرر گوشزد میکنند و البته گاه که مسئله بسیار حاد میشود، مداخله هم میکنند.
البته کمبود نیروی متعهد و انقلابی و متخصص کاملا مشهود است و نیاز به تذکر و نقد و بیان مشکلات صدا و سیما هم، نیازی جدی و وظیفه و تکلیف آحاد مردم است.
پاسخ تفصیلی:
ولایت فقیه با حکومت مطلقه فردی و دیکتاتوری تفاوت زمین تا آسمان دارد و شئون و اختیارات و وظایف ولایت فقیه در اصل ۱۱۰ قانون اساسی ذکر شده است:
۱. تعیین سیاستهای کلی نظام جمهوری اسلامی ایران پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام؛
۲. نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام؛
۳. حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه، گانه؛
۴. حل معضلات نظام که از طریق عادی قابل حل نیست از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام.
پس در مسائل کلی کشور و سیاست گذاریهای کلان آن رهبری میتوانند ورود کنند و دستورالعملها و رهنمودهای لازم را ارائه کرده و به حسن اجرای سیاستهای کلی نظارت دقیق و مستمر داشته باشند.
البته در برابر مشکلات جامعه، رهبری از تذکر و هشدار هیچگاه دریغ نمیکند، لیکن اصل کار بر عهده مسؤلین مختلف کشوری است و رهبری شأن اجرایی ندارند.
جالب آنکه خود رهبری هم برای مردم این مسئله را توضیح دادهاند: «عدهای سعی میکنند ولایت فقیه را به معنای حکومت مطلقه فردی معرفی کنند!
این دروغ است.
ولایت فقیه، طبق قانون اساسی ما، نافی مسؤولیتهای ارکان مسؤول کشور نیست.
مسؤولیت دستگاههای مختلف و ارکان کشور، غیرقابل سلب است.
ولایت فقیه، جایگاه مهندسی نظام و حفظ خط و جهت نظام و جلوگیری از انحراف به چپ و راست است.
این اساسیترین و محوریترین مفهوم و معنای «ولایت فقیه» است.
بنابراین ولایت فقیه نه یک امر نمادین و تشریفاتی محض و احیاناً نصیحتکننده است -آن طور که بعضی از اول انقلاب این را میخواستند و ترویج میکردند [و] نه نقش حاکمیت اجرایی در ارکان حکومت [را] دارد؛ چون کشور مسؤولیت اجرایی، قضایی و تقنینی دارد و همه باید بر اساس مسؤولیت خود کارهایشان را انجام دهند و پاسخگویی مسؤولیت های خود باشند…. در این مجموعه پیچیده و در هم تنیده تلاشهای گوناگون، نباید حرکت نظام انحراف از ارزشها و هدفها باشد!
نباید به چپ و راست انحراف پیدا شود! پاسداری و دیدهبانی حرکت کلی نظام به سمت هدفهای آرمانی و عالیاش، مهمترین و اساسیترین نقش ولایت فقیه است.»
(سخنرانی در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام(ره) ۱۴/۳/۱۳۸۳).
رهبری برای انتصاب مدیران و مسئولانی که قانون بر عهدهشان گذاشته است، نهایت دقت و بررسی را دارند و تأکید بر شایستگی و صلاحیت و تجربه و توانمندی مدیران انتخابی دارند و تذکر و نظارت و بیان راهبردها و سیاستهای کلی به مدیران را نیز به شکل مداوم دارند.
و جالب آنکه نه تنها از نقد و تذکر و مطالبه مردمی و اعتراض نسبت به مدیران منتصب خویش کوچکترین مانعی نمیبینند، بلکه آن را لازم و وظیفه و تکلیفی برعهده مردم و دلسوزین می دانند.
چنانکه ایشان در این زمینه میفرماید: «یکی از این اعتراضها، اعتراض به صدا و سیما بود و اینکه بعضی میگویند اگر چنانچه صدا و سیما را نقد کنیم، بر خلاف رهبری مطلبی گفتهایم؛ چرا؟ چون رهبری رئیس صدا و سیما را معین میکند! اگر واقعاً ملاک این باشد، که آدم باید به هیچ کس اعتراض نکند؛ چون رئیس قوه قضائیه را هم رهبری انتخاب میکند، رئیس جمهور هم بعد از انتخابات، تنفیذ رهبری دارد؛ میگوید نصب کردم. پس باید به هیچ کس اعتراض نکرد.
نه آقا، اولاً صدا و سیما را رهبری اداره نمیکند؛ این معلوم باشد. صدا و سیما را رئیس صدا و سیما اداره میکند. و رهبری هم در موارد زیادی اعتراضهایی دارد. همین اعتراضهایی که شما دارید، بعضی هایش یا خیلیهایش، اعتراضهای ما هم هست. احتمالاً اعتراضهای دیگری هم هست که چون برای من از جوانب مختلف گزارش میآورند -با اینکه خود من ممکن است به قدر شما تماشاچی تلویزیون یا گوش کننده رادیو نباشم- اطلاعاتم زیاد است. از وضع صدا و سیما اعتراضهایی هم میکنیم ، اشکالاتی هم میکنیم ، گاهی با آنها دعوا هم میکنیم . بالاخره آنها هم یک ضرورتهایی دارند و جواب میدهند ؛ گاهی جوابشان درست است، گاهی هم نادرست است.
به هر حال اعتراض هست و انتقاد شما از صدا و سیما مطلقاً به رهبری منتقل نمیشود. شما حق دارید انتقاد کنید؛ هیچ اشکالی ندارد.» (۱۳۸۷/۰۷/۰۷ دیدار جمعی از نخبگان علمی و دانشجویان دانشگاهها)
بنابراين رهبری نظارت و حساسیت بر قوای حاکمیتی دارند و صد البته ورود جزئی و در همه مصادیق ندارند؛ بلکه در سیاست گذاریها و ریلگذاری صحیح دستگاههای حکومتی و قانونمند و روشمند حرکت کردن قوای مختلف و پاسخگویی قوای حاکم در برابر ساز و کارهای قانونی، اصرار و تاکید دارند.
البته گاه برخی مسائل بحرانی شده و ورود و مداخله رهبری لازم میشود
(مانند طرح قانون مطبوعات در مجلس ششم)، لیکن در حالت کلی نظارت از سمت رهبری مشاهده میشود و نه مداخله و در همان نظارت هم تذکرات لازم، نه در علن و در برابر چشم همه جامعه، بلکه در خفا به مسؤولین و نهادهای مرتبط گوشزد میشود.
در ارتباط با صدا و سیما هم چه خوب است که همچنان که ضعفها و مشکلات را میبینیم دستاوردها و رشدها و تولیدات و اثرگذاریهای مثبتش را هم به دیده انصاف ببینیم و از وظیفه تذکر و انتقال اعتراض و نقد سازنده مشفقانه و مطالبه دریغ نکنیم و حقیقتا به رشد و تأمین رضایت همه اقشار مردم میهن البته در چهارچوب شرع و قانون کشور کمک کنیم.
برگرفته از: https://www.porseman.com/!145986
ثبت دیدگاه