(زبانحال بانویی از کاروان کربلا) میدَوم، با تمام توان… نیرویم را جزم کرده ام، به کجا؟؟ نمی دانم… اما شنیده ام، خود دیده ام و با تمام وجود باور کرده ام که فرمان عشق، فرمان رحمت است. با اینکه روبرویم تار است… با اینکه دندانهای تیزِ گرگ ها را میبینم… با اینکه شعلهها در تاریکیِ […]
رسیده ماه عزا، ماه غم، ماه محرم … قلب ها حزین و دیده ها گریان و اشک ها روان … قلب هایی پر از عشق حسین علیه السلام و اشک هایی که از سر معرفت می ریزد. و چه زیبا گفت شاعر که ای کاش که بی”معرفت سوگ” نمانیم… تکریمِ تماشای تو، لازم شده بر […]
باز عالم، رنگ غم به خود گرفته… زمین دلگیر است و آسمان هوای باریدن دارد… کم کم از گوشه و کنار شهر، صدای دسته های عزاداری به گوش می رسد… هر کسی، به هر بهانه ای…میخواهد ببارد… و شاید این خیمهٔ غم…این چند بیتی که از دل جوشیده…بهانهٔ خوبی باشد برای باریدن…: برپا شدهست در […]
جوان ها وقتی قد میکشند، دل پدر و مادر را میبَرند…. مخصوصا اگر مهربان باشند… از قدیم الأیام، در اکثر مناطق کشور روز هشتم محرم را همه به روزی میشناسند که هر چند روز شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام نیست، ولی عزاداری برای ایشان در چنین روزی، صفای خاصی دارد: یک نـفـر بـرخاسـته یک […]
چه تناقض دلنشینی، درد و آرامش… آیا تا به حال احساسی به این زیبایی چشیده بودی؟؟ نه، هرگز… هیچ کجای عالم در هیچ نقطه ای از تاریخ، هیچ کس نمی تواند چنین ادعایی کند… این احساس، تنها مختص اینجاست… ستودنی نیست؟؟ من و تو… نبودیم در آن تاریخ، اما بزرگیِ واقعه، آنقدر هست که تا […]
یا رب البلد الحرام نمیدانم…چه رمز و رازی دارد این وادی! و نمیدانم… هم عهد شدن در اینجا معنایش چیست…که گاهی چنین معجزه آسا ورق را بر میگرداند… روزگارانی دور، و به افق ولادت خورشید عالم تاب خلقت، یعنی پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله وقتی سلاطین یمن به مکه حمله کردند؛ به غیرت […]
وادی دلپذیر ولایت، ظرایفی دارد که گاهی فقط از طریق شعر قابل انتقال است. چرا که شعر، یعنی ریزبینی…یعنی دقت در آیینه طبع…که بازتاب اندیشه های عقلی در آن آیینه است. «ژولیده نیشابوری» در این اثر خود، ولایت را به خوبی با زبان شعر بیان نموده است: ولایت چیست؟ اصل آفرینش کلید قفل سیر درک […]
“خُمی از غدیر” نه که فکر کنی من همه اش می خواهم وقایع را به هم وصل کنم، نه… اصلا تا به حال به این فکر کرده ای که قرآن این کتاب هدایت، داستان روایت می کند؟؟ من فکر کرده ام… تاریخ تکرار می شود؛ فکرهای تکراری…انتخاب های تکراری…نتایج تکراری… یک لحظه ی خاص ذهنم […]
در ایام با سعادت غدیر پر قدر خم، شعری زیبا که آیینه ای است از جایگاه ولایت والای ولی مؤمنین، مولانا أمیرالمؤمنین علیه السلام را تقدیم حضورتان میکنیم: دستهايت را که در دستش گرفت آرام شد تازه انگاري دلش راضي به اين اسلام شد دستهايت را گرفت و رو به مردم کرد و گفت: مومنين! […]
«فهمیده ها» سخنی با بانوان سرزمینم به تو می اندیشم و به خودم. به زمانه ی تو، به زمانه ی خودم. دنبال نقطه ای هستم تا بیابم دلیل این همه سرعت و نهایت اوج گرفتن را… چطور می شود که بی مکتب و بدون سفید کردن مو، پیر جماران «تو» را رهبر خود می خواند…؟! […]