شبهه ۳⃣
❓رأی مردم در نظام جمهوری اسلامی، چه اندازه تأثیر دارد؟
? در مردمسالاری دینی و در شریعت الهی این موضوع مطرح است که مردم باید حاکم را بخواهند، تا او مورد قبول باشد و حق داشته باشد که حکومت کند.
ای کسی که مسلمانی! چرا رأی مردم معتبر است؟ میگوید: چون مسلمانم؛ چون به اسلام اعتقاد دارم و چون در منطق اسلام، رأی مردم براساس کرامت انسان پیش خدای متعال معتبر است.[۱]
? در انتخاب دستگاه اجرایی و و رئیس قوّهی مجریه، مردم خودشان دخالت میکنند. حتّی در انتخاب رهبر با این که رهبری یک منصب الهی است و تابع ملاکهای الهی و معنوی و واقعی است باز مردم نقش دارند؛ کما این که مشاهده کردید، مجلس خبرگان که نمایندگان مردمند، مینشینند کسی را معین و انتخاب میکنند. اگر همان کسی که مجلس خبرگان انتخاب کرد، مورد قبول مردم نباشد، باز رهبریِ او، جا نخواهد افتاد. پس، آحاد و عامهی
مردم، علاوه بر این که به صورت غیرمستقیم از طریق مجلس خبرگان رهبر را معین میکنند، مستقیماً هم نسبت به شخص رهبر، نظر و تصمیم دارند و نظر و تصمیم و خواست و ارادهی آنهاست که در حقیقت یک رهبر را رهبر میکند و به او امکان تصرف و قدرت امر و نهی و قبض و بسط میدهد. [۲]
? مکتب بدون مردم متصوّر نیست؛ چون مکتب ما مکتبی نیست که از مردم جدا بشود. اصلاً این یک فریب است که ما بیاییم اسلام را از نفع و خیل مردم جدا کنیم و بگوییم مردم و سرنوشت آنها را رها کنید و به دین و خدا و اسلام بچسبید! این، همان اسلامِ تحریف شده است. این همان چیزی است که امام رحمة الله علیه از اولِ شروع مبارزه با آن جنگید. بسیاری از آدمهای خوب و عالِم، حرف امام رحمة الله علیه را در این راه فهمیدند و البته بعضی از متحجّران و نادانها هم تا آخر نفهمیدند و هنوز هم بعضی این حقیقت را نمیفهمند. تفکر اسلامی، از خیل مردم و برای مردم بودن جدا نیست. هر چیزی که شما دیدید به نظرتان اسلامی است، اما از صلاح مردم مجرد است، بدانید در شناخت و فهم این که آن اسلام است، اشتباه میکنید یا در فهم خود آن شئ، محققاً اشتباهی وجود دارد. پس، پایهی ارزشهای اسلامی و انقلاب ما، بر دو پایهی مکتبی و مردمی است.[۳]
? آن کسی که این معیارها را دارد و از تقوا و صیانت نفس و دینداری کامل و آگاهی لازم برخوردار است، آن وقت نوبت میرسد به قبول مردم، اگر همین آدم را با همین معیارها، مردم قبول نکردند باز مشروعیت ندارد؛ چیزی به نام حکومت زور در اسلام نداریم.[۴]
علی خاکرنگین
———————
[۱]بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار استادان و دانشجویان قزوین۱۳۸۲/۶/۲۹ [۲]خطبه های نماز جمعهی تهران ۱۳۶۸/۱۱/۲۰ [۳]سخنرانی رهبر معظم انقلاب در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، در آستانهی یازدهمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران ۱۳۶۸/۱۱/۹ [۴]کتاب حکومت در اسلام، مقالات، ص۳۳، بیانات رئیس جمهور (آیة الله خامنهای)
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
همت و اقدام تان ستودنی است خداقوت ان شاءالله خداوند تلاشهای ولایی همه شما عزیزان را به احسن وجه قبول و جبران فرماید
ببخشید بنده خیلی در جریان ساز و کار فعالیت شما بزرگواران نیستم برداشتم این بود که برای سوالات و شبهات موجود از مستندات بیانات حضرت آقا را جمع آوری میفرمایید به نظرم کار جالبی است و البته هر قدر انسجام مطالب بیشتر باشد بهتر است شاید لازم باشد در این زمینه دقت بیشتر صورت بگیرد.
ارجاع اول ۲۶ آذر هست نه ۲۶ شهریور و برای بنده سوال بود که انتخاب محتوا بر چه مبنایی انجام شده که فقط این بخش از آن سند انتخاب شده است؟
مورد دوم بیانات در عبارت «مستقیماً هم نسبت به شخص رهبر، نظر و تصمیم دارند و نظر و تصمیم و خواست و ارادهی آنهاست که در حقیقت یک رهبر را رهبر میکند» بنده متوجه نقش مستقیم مردم در رهبر کردن رهبر را متوجه نشدم یعنی الان پس از انتخاب حضرت آقا در خرداد ۶۸ پس از اعلام نتیجه جلسه خبرگان آیا نیاز بوده تأیید مردم به نحو خاصی صورت گیرد یا منظور همان همراهی مردم در عرصه های مختلف است مورد قبول نبودن انتخاب خبرگان خودش را چطور نشان میدهد؟
در مورد چهارم از بیانات مشروعیت نداشتن به چه معناست؟
الان درجامعه ما مردم به جمهوری اسلامی و ساز و کار این رأی مثبت دادند و نظرشان را با حضور در انتخابات و راهپیمایی ها و .. اعلام میکنند یعنی همچمنان قبول دارند و میشود گفت به نوعی به نتایج مجلس خبرگان هم نظر مثبت دارند اینجا بررسی قبول مردم هم موضوعیت دارد؟
باز هم سپاسگزارم و از درگاه الهی خیر فراوان و توفیق روز افزون در مسیر خدمت به ولایت برایتان مسئلت میکنم