مفهوم كارآمدي
واژه كارآمدي Effectiveness داراي تعاريف و كاربردهاي متعددي »خصوصاً در سه حوزه اقتصاد، مديريت و سياست است. در فرهنگ علوم سياسي، اين اصطلاح به اثر بخشي، تأثير، توانايي، نفوذ، كفايت و قابليت و لياقت معنا شده است. [۱] از ديدگاه ،» سيمورليپست « كارآمدي عبارت است از تحقق عيني يا توان سيستم در تحقق كاركردهاي اساسي يك حكومت، به گونه اي كه اكثريت مردم و گروههاي قدرتمند درون نظام آن را عيناً مشاهده كنند [۲]. از اين رو نظام سياسي آن گاه كارآيي دارد كه بتواند وظيفه هايي را كه بيشترين مردم يا حكومت شوندگان از آن متوقع است، انجام دهد [۳]. در يك جمع بندي با ملاحظه تمام تعاريفي كه در اين زمينه وجود دارد ميتوان گفت كارآمدي عبارت است از : موفقيت در تحقق اهداف با توجه به امكانات و موانع [۴].
در حوزه هاي مختلف علمي، اعم از سياست، مديريت و اقتصاد، وقتي صحبت از كارآمدي يك مجموعه ،كارخانه، سازمان و يا يك حكومت،ميشود بدين معناست كه مجموعه هاي فوق تا چه حد توانسته اند، با كمترين هزينه و بالاترين سرعت، تحقق اهداف خود را با توجه به مجموعه ي موانع و كاستيها تأمين كند. بر اين اساس سه عنصر مهم و كليدي كه در كارآمدي يك نظام نقش دارند عبارتند از: اهداف، امكانات و موانع.
كارآمدي = اهداف + امكانات + موانع
♦ چه موقع میتوان
گفت که یک نظام سیاسی کارآمد است؟
کارآمدی
ابعادی دارد و با توجه به این موارد، می توان بخش های مختلف یک نظام را ارزیابی
کرد که آیا کارآمد است یا نه؟ آن ابعاد عبارتند از:
۱.اهداف از پیش تعیین شده محقق شود
یا جامعه در مسیر آن ها حرکت کند.
۲.پایداری و استحکام عوامل تضمین
شود.
۳.عوامل بتوانند با شرایط جدید
منطبق شوند یعنی وظایفی که در نتیجه شرایط جدید بر آنها بار می شود را انجام دهند.
۴.عوامل توانایی و توفیق در تحقق
انتظاراتی که از آن ها می رود را داشته باشند یعنی مردم آن جامعه به این ارزیابی
برسند که نظام موجود توانایی حل مشکلات و رفع آن نیازهای آن ها را داشته و یا آنکه
قصد حل مشکلات و رفع نیازهای اساسی آن ها را دارد.
۵. تحصیل رضایت شهروندان [۵]
نظریه های کارآمدی
بحث از انواع نظریه های کارآمدی از آن جهت ضروری است که تفاوت برداشتها از مفهوم کارآمدی نظام سیاسی را به خوبی نشان میدهد. چرا که در باب کارآمدی حکومت، نظریه های متعددی مطرح شده است اما باید گفت هرکدام از این نظریات تنها به جنبه خاصی از کارآمدی تأکید دارند. در ادامه به بخشی از نظریات کارآمدی میپردازیم.
- نظریه توفیق: براساس این نظریه، هر سازمانی برای بررسی کارآمدی خود باید اساس محاسبه را «توفیقات نهایی« بداند. بر این پایه، روش ها در کارآمدی تأثیر ندارد.
- نظریه رضایت مردم: طبق این نظریه،یک حکومت را در صورتی میتوان کارآمد دانست که عناصر مؤثر در بقای خود را راضی کند.
- نظریه نسبیت در کارآمدی: بر این بنیاد، مبنای واحد و اصیلی برای مفهوم و میزان کارآمدی وجود ندارد وارزیابی نسبی است.
- نظریه میزان تأثیرگذاری در روند امور: این نظریه، کارآمدی را ناظر به تأثیر عینی و واقعی در روند امور جامعه میداند و برای نفس «تأثیر» اهمیت قائل است.[۶]
همان طور که گفته شد، نظریات متفاوت علاوه بر آنکه تنها به جنبهی خاصی از کارآمدی اشاره دارد، ملاک های متفاوتی ارائه میدهد. به طور کلی شاخصهها و مکانیسم های کارآمدی به قراری است که در پی میآید.
شاخصه ها و مکانیسم های کارآمدی
۱٫قانون محوری:یکی از اهداف اساسی در نظامهای سیاسی که مورد توجه اسلام نیز بوده است، محوریت قانون و رعایت آن است. امری که جای گرفتن آن در ساختار سیاسی و توجه کارگزاران به آن، بی تردید کارآمدی نظام سیاسی را در پی خواهد داشت. قوانین و مقررات مناسب برای نظام سیاسی با عنایت به انعطاف پذیری احکام اسلامی و تطابق با شرایط زمان و مکان، برگرفته از قرآن و سنت وشریعت الهی است؛ شاخصه ای کلی و اساسی که با عمل به آن، نظام سیاسی کارآمد خواهد شد و موانع پیش روی آن از میان خواهد رفت.
۲٫ شورا و مشورت جویی: امروزه مشارکت و همیاری در همهی زمینههای مختلف از شاخصههای کارآمدی و از اهداف نظام سیاسی به شمار میرود. لزوم مشورت با متخصصان و خبرگان جامعه و تصلب نداشتن برنظر شخصی از سوی مسئولان جامعه از امور مورد تأکید در قرآن است؛ تا آنجا که پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) در امور عمومی مسلمانان مأمور به مشاوره با مردم میشود. اصولا مسئولانی که کارهای مهم خود را با مشورت انجام میدهند، کمتر دچار لغزش میشوند. و از آن طرف افرادی که استبداد رأی دارند و خود را از افکار دیگران بینیاز میدانند، اغلب گرفتار اشتباهات جبران ناپذیری میشوند که آثار سوء آن دامنگیر خود و جامعه میشود،چرا که آدمی هر قدر از لحاظ فکری نیرومند باشد، نمیتواند به تمامی ابعاد مسئله بنگرد، از این رو ابعاد دیگر مسئله برای او ناشاخته میماند. اما هنگامی که مسایل در شوراطرح و عقلها و دیدگاههای متفاوت با هم جمع شود، افراد از لغزش و انحراف دورتر میشوند و بصیرت وآگاهی مردم نیز بیشتر میشود.
از این رو سزاوار است که در نظامهاس سیاسی، مسئولان امر با مراجعه به کارشناسان ومتخصصان متعهد در عرصههای مختلف سیاسی،اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در راستای کارآمدی و حل مشکلات نظام گام بردارند.
۳٫ مسئولیت پذیری و نظارت همگانی: نظارت همگانی بر امور اجتماعی و سیاسی مسئولان ومردم اهمیت بسیاری دارد؛ آنگونه که با اجرای صحیح آن میتوان برخی از مشکلات درون حکومت را حل کرد و به کارآمدی رسید. امر به معروف ونهی از منکر، بیانگر همین شاخص مهم مسئولیتپذیری و نظارت همگانی است، از این رو عدم نظارت و مسئولیت پذیری از جانب مردم موجب ناکارآمدی خواهد شد.
۴.برابری وعدم برتری انسان ها: نظام سیاسی در صورتی کارآمد خواهدبود که هرگونه تبعیض مبتنی بر قوم، گروه، رنگ، نژاد، قدرت، ثروت و نسب را از بین ببرد. به بیانی یکی از مؤلفههای اساسی کارآمدی هر حکومتی برتری انسان ها بر اساس شایستگی آنهاست.
۵. عدالت جویی: این شاخصه مهم در مباحث کارآمدی جایگاه ویژهای دارد؛ تا بدان پایه که قوام حقیقت حیات آدمی برآن مبتنی است:« بالعدل قامت السماوات و الارض»
عدالت از مفاهیمی است که مورد توجه رهبران فکری و مصلحان اجتماعی است و ایجاد جامعه عادلانه در سرلوحه اهداف والای پیامبران(علیهم السلام) قرار داشته است.
۶.عقل گرایی: توجه اسلام به این شاخص و به کارگیری آن در عرصه اجتماع از مؤلفه های مهمی است که میتواند با انعطاف پذیری و رعایت شرایط زمان و مکان، مشکلات موجود نظام سیاسی را از میان بردارد تا آن نظام کارآمد شود. عمل به این شاخصه، ما را به مؤلفهی دیگری در همین باب به نام « واقع گرایی» میرساند. واقع گرایی ارائه تصویری درست از وضعیت موجود در راستای رسیدن به وضع مطلوب است.
7.مصلحت محوری: از جمله شاخصههای کارآمدی نظام سیاسی که در مواجهه با مسایل نوظهور توان انعطاف پذیری و حل مشکلات را دارد، مصلحت است که در نظام سیاسی اسلام به ویژه در فقه شیعه و اهل سنت از جایگاه مهمی برخوردارد بوده و در راستای پیشبرد اهداف نظام سیاسی نقش محوری ایفا میکند.
8.وحدت گرایی: بی تردید وحدت در تمامی ابعاد اعم از وحدت بین مردم و مسئولان با یکدیگر، شرط لازم و از شاخصه های اساسی کارآمدی است؛ آن گونه که عدم رعایت آن، نظام سیاسی را به سمت ناکارآمدی سوق خواهد داد.[۷]
۱٫ فرهنگ علوم سياسي، علي آقا بخشي، تهران: انتشارات چاپار، ۱۳۷۹ ، ص ۴۴۶
۲٫ مشروعيت و کارآمدي، سيمور، م، ليپست، ترجمه رضا زبيب، فرهنگ توسعه، سال چهارم، شماره ۱۸ ،خرداد و تير 74 ، ص 11 .
۳٫ مباني سياست، عبدالحميد ابوالحمد، تهران: توس، ۱۳۷۶ ، ص ۲۴۷ .
۴٫ اين تعريف را جناب آقاي محمود فتحعلي با در نظر گرفتن تعاريف مختلفي که در مورد کارآمدي وجود دارد، به عنوان جمع بين تعاريف مختلف مطرح کرده است. رک: محمود فتحعلي، مباحثي در باب کارآمدي، قم، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، ۱۳۸۲ .
۵٫ ر.ک: قیصری، نورالله، قربانی، مصطفی، «کارآمدی نظام مدلی برای سنجش و ارزیابی»، مجله دانش سیاسی،سال یازدهم،ش ۲، پاییز و زمستان ۹۴، ص۱۳۳و ۱۳۴
۶٫قاسمی،فرج الله،«کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران، شاخصه ها و مکانیسم ها از منظر امام خمینی»، فصلنامه عملی-پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی،سال هفتم،پاییز ۸۶،ش ۲۲،ص۱۵۷-۱۵۹(با اندکی تلخیص)
۷٫ همان،ص۱۵۹-۱۶۲(با اندکی تلخیص)
ثبت دیدگاه