در مباحث گذشته به بيان كارآمدي الگوي مديريتي ولايت فقيه در دهه هاي گذشته پرداختيم و با توجه به كتاب ولايت فقيه، در زمان فقه اهل بيت(عليهم السلام) و دو دهه کارآمدي، بخش اول و دوم يعني مديريت كلان كشور و مديريت راهبردي علم وفناوري را مورد بررسي قرار داديم ودر ادامه در بخش “كارآمدي در مديريت بحران” ،به ماجرای میکونوس و ایستادگی در برابر تمام اروپا! ميپردازيم.
ماجرای میکونوس و ایستادگی در برابر تمام اروپا!
پنج شنبه ۲۶ شهریورماه ۱۳۷۱، حادثهای در یک رستوران یونانی به نام میکونوس در اطراف برلین رخ داد که تاثیر زیادی بر روابط ایران و اتحادیه اروپا بر جای گذاشت.
بر اثر حمله افراد مسلح به این رستوران، ۴ تن کشته شدند که از معارضین و معاندین نظام جمهوری اسلامی در منطقه کردستان بودند. بعد از این حادثه رسانه های غربی با انتشار اخبار و تحلیلهای جهتدار در پی آن برآمدند تا جمهوری اسلامی را به عنوان مسئول این ترورها معرفی کنند.
در جریان دادگاه که با صحنه گردانی آمریکا و صهیونیست ها همراه بود، کاظم دارابی از اتباع ایرانی مقیم آلمان و ۳ تبعه لبنانی به اتهام همکاری با وی به حبس ابد و یا زندان محکوم شدند. علاوه بر این، در رای صادره توسط دادگاه آلمان تعدادی از مقامات رسمی دولت جمهوری اسلامی بدون ارائه هیچ مدرکی به همکاری در این عملیات تروریستی متهم شدند.
با صدور این رای جمهوری اسلامی سفیر خود را از آلمان فراخواند و متعاقب آن آلمان نیز سفیر خود را از جمهوری اسلامی فراخواند. اتحادیه اروپا هم با انتشار بیانیه ای در ۹ اردیبهشت ۱۳۷۶ ضمن جانبداری کامل از حکم دادگاه آلمان، اعلام کرد اولا: کلیه ملاقاتهای رسمی دوجانبه در سطح وزرا را لغو میکند و ثانیا: کلیه سفرای خود را از ایران فرا میخواند.[۱]
بحران میکونوس نزدیک به هفت ماه طول کشید. رهبر انقلاب در این دوران با انجام سخنرانی های متعدد و روشنگر، مسیر حرکت دستگاه سیاست خارجی کشور را روشن کردند تا از انحراف مسیر آن به سبب تغییر و تحولات مسئولین مصون بماند.
رهبر معظم انقلاب اولا تاکید کردند دستگاه سیاست خارجی کشور باید بر سه پایه عزت، حکمت و مصلحت سیاستهایش را اعمال کند و ثانیا اعلام کردند به دستگاه سیاست خارجی دستور دادهاند تا رفتار دولتها اروپایی را با دقت زیر نظر گرفته و ثبت و ضبط کند تا ملت ایران در آینده با مراجعه به حافظه تاریخی خود، نوع رابطه با آنها را تنظیم کند[۲].
ایشان در سخنرانی که یک روز بعد از انتشار بیانیه دولتهای اروپایی ایراد کردند، در مورد این تصمیم اروپا فرمودند:
«همین جلسهاى را که دیروز وزراى خارجهى اروپا داشتند، ملاحظه کنید! حرفهاى بیهوده و بىادبانهاى زدند؛ مواضع غیر صحیحى اتّخاذ کردند؛ … من هر چه با خودم فکر کردم که روى موضعگیرى اینها چه اسمى مىشود گذاشت و معناى کارشان چیست، دیدم غیر از کلمهى «وقاحت»، هیچ چیز دیگرى نمىتوانم نسبت به کار آنها بگویم.»[۳]
رهبر انقلاب در این سخنرانی تاکید کردند:
«مگر کسى اهمیت مىدهد که اینها چه گفتهاند؟ البته دستگاه دولتى ما که بحمداللَّه مواضع بسیار خوبى در مقابل حرکتهاى زشت اینها داشته است، از حالا به بعد هم بایستى با کمال قدرت عمل کند و در مرحلهى اوّل، سفیر آلمان را فعلاً تا مدّتى نباید راه بدهد که به ایران بیاید. بقیه هم اگر مىخواهند به عنوان یک حرکت به اصطلاح آشتىجویانه برگردند، مانعى ندارد. خودشان رفتهاند، خودشان هم برمىگردند. دیدند که رفتنشان هیچ اهمیتى ندارد. اینها مىخواهند برگردند، مانعى ندارد؛ اما در رفتن سفراى ایران به کشورهاى آنها، هیچ عجلهاى نباید بشود. باید سرِ صبر و فرصت ببینند چه چیزى مصلحت است؛ هر چه که عزّت اسلامى اقتضا مىکند – همانطور که همیشه گفتهایم – همان گونه عمل کنند.»[۴]
اتحادیه اروپا در نشست ۹
اردیبهشت ۷۶ که در سطح وزرای خارجه در کشور
لوگزامبورگ برگزار شده بود، مقرر کرده
بود که سفرایش بعد از بیست روز به ایران برگردند! دولتهای اروپایی به دنبال آن بودند تا
همه سفرایشان
و از جمله سفیر آلمان به اتفاق هم و به صورت دسته جمعی وارد
تهران شوند. اما با دستور رهبر انقلاب
از اینکار جلوگیری به عمل آمد. غیبت سفرای اروپایی در تهران تا آبان ماه به طول انجامید؛ در
این مدت آنها تاکید میکردند حضور آنها در تهران بدون سفیر آلمان به «همبستگی
اروپایی» ضربه
میزند. اما سرانجام این ائتلاف به شکست انجامید و آنها مجبور شدند در ۲۱ آبان ۱۳۷۶ سرافکنده و بدون
سفیر آلمان به تهران بازگردند و سفیر آلمان هم چندی بعد جداگانه به تهران بازگشت.
۱ بررسی روابط ایران و آلمان، حسین موسویان، ص۲۵۸
۲٫ بیانات مقام معظم رهبری، ۲۷ فروردین ۱۳۷۶
[۳]. بیانات رهبر معظم انقلاب، ۱۰ اردیبهشت ۱۳۷۶
[۴]. بیانات رهبر معظم انقلاب، ۱۰ اردیبهشت ۱۳۷۶
ثبت دیدگاه