پ
پ

در ادامه تبيين كار آمدي نظام ولايت فقيه برآن شديم تا مقايسه اي بين دستيابي به آرمانهاي ۵ انقلاب بزرگ جهان داشته باشيم . دراين قسمت وضعیت چهل ساله انقلاب های بزرگ جهان-انقلاب فرانسه را بررسی ميكنيم .

متن پيش رو برگرفته از مقاله اي است كه توسط اداره پژوهشهاي خبري معاونت خبر در سال ۱۳۹۴ به انتشار رسيده است .

چرایی و چگونگی انقلاب فرانسه

انقلاب فرانسه (۱۷۸۹-۱۸۰۴)  یكی از چند انقلاب مادر در تاریخ جهان است كه نظام سلطنتی فرانسه را به جمهوری تبدیل كرد. اگرچه دیدگاه های مختلفی دربارة علل وقوع این انقلاب مطرح شده است، اما بسیاری از تاریخ دانان ضعف درونی سلطنت لویی شانزدهم را از دلایل انقلاب دانسته اند طوری كه این حكومت داوطلبانه تسلیم قدرت اجتماعی شد.

Anonymous - Prise de la Bastille.jpg
فتح باستیل در ۱۴ ژوئیه ۱۷۸۹ اثر اوئل

انقلاب لیبرال- بورژوایی فرانسه، با شعار آزادي،به دنبال محدود شدنِ قدرت سلطنت و نفوذ زرسالارانِ صاحب سرمایه (بازرگانان رباخواران، صاحبان صنایع) بود. توده های مردم انقلابی هم كه بیشتر از دهقانان فقیر و پیشه وران خرده پا و گروه كم جمعیت كارگران صنایع بودند، با شعار برابري در آرزوی لغو مالیات های فئودالی و عشریه های اجباری به كلیسا  بودند.  با عقب نشینی لویی شانزدهم، سلطنت مشروطه تشكیل شد و بورژوازی لیبرال، بخش عمده ای از قدرت را به دست گرفت.آنها در مجلس ملی فرانسه،قوانين بسیاری به نفع سرمایه داران و به منظور بسط سكولاریسم به تصویب رساندند، اما فكر چندانی به حال توده های فقیر دهقانان و كارگران نكردند. از این رو موج اعتراضات اقشار فرودست بالا گرفت و این بار نمایندگان جناح تندرو كه ژاكوبن ها، نامیده می شدند به قدرت رسیدند. قرییب دو سال حكومت ژاكوبن ها(۱۷۹۲-۹۴) در فرانسه، رژیم جمهوری اعلام شد .

 دستاوردهای انقلاب فرانسه!

علي رغم شعارهای بسیار در خصوص  حقوق بشر و آزادی، ترور و وحشت، حاكم شد و حدود چهل هزار نفر توسط جمهوری انقلابی مدافع حقوق بشر با گيوتین گردن زده شدند و ده ها هزار نفر بازداشت و روانه زندان ها شدند . در دوران ژاكوبن ها اگرچه  اصلاحات  ارضی به نفع روستاییان انجام شد، اما مشكلات معیشتی مردم اغلب ادامه یافت. توده های فقیر روستایی و شهری چون روند اوضاع را به نفع خود ندیدند، از حكومت ناامید شدند و دست از حمایت از آن كشیدند . جناحي  از سرمایه داری فرانسه كه از حاكمیت ژاكوبن ها ناراضی بودند در ژوئيه ۱۷۹۴كودتایی علیه ژاكوبن ها صورت داد و روبسپير رهبر آنها را اعدام كرد.

پایان انقلاب فرانسه

در دوره جدید نيز فرانسه دائماً دچار اختلال و اغتشاش بين گروه های انقلايی و هوادار سلطنت بود . در این شرايط  ناپلئون بناپارت كه در نبردهای خارج از فرانسه پیروزی های زیادی به دست آورده بود و مورد حمایت مردم بود، دست به كودتا زد تا زمام امور را در دست بگیرد. این كودتا اغتشاش و شورشی در پاریس ایجاد نكرد و در سرتاسر فرانسه مردم به شوق و محبت تمام این تغییرات را پذیرفتند. از این زمان تا سال ۱۸۰۴ به تدریج قدرت ناپلئون افزایش یافت و زمینه برای حكومت مقتدرانه وی فراهم شد. مه ۱۸۰۴ ناپلئون خود را امپراتور فرانسه نامید . دوره امپراطوری ده سال بود كه در این مدت ،فرانسویان به بهانه صدور ارزش های انقلاب، در بیشتر پایتخت های اروپا قدم نهادند. مداخلا ت نظامی فرانسه كه تا سال ۱۸۱۴ ادامه داشت، نگرانی بسیاری برای حكومتهای محافظه كار اروپایی فراهم نمود، تا این كه در نهایت متحد شدند و ضمن شكست ناپلئون، خاندان بوربون را -كه با انقلاب فرانسه قدرت را از دست داده بود – به قدرت بازگرداندند. كنگره وین در سال ۱۸۱۵  انقلابي گری را نامشروع عنوان کرد و بر اتحاد دول اروپایی علیه تحول خواهان و انقلابيون تاكید كرد. بدین ترتیی سال های دموكراسی فرانسه به پایان رسید.

شرایط فرانسه، قبل از انقلاب:

قبل از انقلاب فرانسه، این کشور از لحاظ اقتصادی مشکلات بسیاری داشت؛ خزانه تهی، قحطي  و بدهی زیاد، کمبود شدید درآمد، هزینه زیاد دربار و جنگ های بی حاصل همه گریبان اقتصاد را گرفته بود. از لحاظ نظامی هم شکست های متعدد در جنگ های طولانی نصیب فرانسویان شده بود و نظامیان یا سرخورده شده بودند و یا اینکه به گروه انقلابی برژوا وابستگی داشتند.

اما وضعیت فرانسه از لحاظ بین المللی نیز چندان مناسب نبود. فرانسه برای مقابله با بحران ها از حمایت بین المللی برخوردار نبود و از طرفی انگلیس از اینکه کشور خصم(فرانسه)درگیر بحران بود، خوشال بود. روسیه و اتریش به تقسیم لهستان سرگرم بودند و از درگیری و اشغال فرانسه خوشحال.

بی کفایتی پادشاه و تسلط ملکه بر وی، حاکمیت استبدادی،فساد، فحشا، دزدی، اسراف در دربار دیگر مشکلات فرانسه قبل از انقلاب بود.

وضعیت چهل ساله انقلاب فرانسه

اما علی رغم آن همه تلاش، انقلاب فرانسه به ثمر ننشست.«انقلاب کبیر فرانسه به یک معنا یک انقلاب ناکام بود. حداکثر یازده سال یا دوازده سال بعد از انقلاب، امپراتوری پرقدرت ناپلئون به وجود می آید؛ یعنی یک پادشاهیِ مطق، که پادشاهان قبل از لوئی شانزدهمِ کشته شدة در انقلاب هم اینجور که ناپلئون پادشاهی کرده بود، پادشاهی نکرده بودند…»[۱]

….بعد هم ناپلئون مُرد و همان خاندانی که با انقلاب کبیر فرانسه رفته بودند، دوباره سر کار آمدند؛ یعنی بوربن ها. و سال ها طول کشید، تا سال ۱۸۶۰ ، سلسله سلاطین در فرانسه همین طور دست به دست شدند. پس انقلاب به وسیله ی مردم پیروز شد، اما مردم نتوانستند انقلاب را نگه دارند؛ این خیلی مطلب مهمی است. ما توانستیم انقلابمان را نگه داریم، به برکت ایمان، به برکت اسلام، به برکت دمیدن پی درپی روح قرآن در کالبد این مردم و در دل های این مردم. این است که میتواند بقاء  حرکت ها را و تداوم آنها را و پیروزی آنها را تضمین کند؛ این باید اتفاق بیفتد»[۲]

آرمان هاي چهل سال بعد از انقلاب در فرانسه:

آزادي :

يكی از افتخارات عهد انقلاب ترویج آزادی و افكار آزاد است كه چنان مستحكم شد كه در قرن نوزدهم حكام و سلاطین نتوانستند ذره ای از آن كاسته و مانع توسعه و ترقی آن شوند.   بنابر نص قانون اساسی، آزادی عبارت است از حق بجا آوردن اعمالی كه مضر به حال دیگران نباشد و در نتیجه هر كس می توانست آزادنه اعمال مذهبی خود را به جای آورد و افكار و عقاید خود را در كمال آزادی اظهار كند. با توجه به اصل آزادی، جراید بسیاری منتشر شد كه تاثیر زیادی بر مردم داشتند. اما بعداز مدت كوتاهی، مجلس و هیئت مدیره بدون رعایت اصول موضوعه قانونی، لطمات بسیار به آزادی زدند و مخصوصاً پیروان مذهی كاتولیك را تحت فشار قرار دادند. زمستان ۱۷۹۴ اعمال مذهبی كاتولیك ها در پاریس ممنوع شد، اما به واسطة فشار افكار عمومی، مجلس مجبور شد آزادی مذهبی اعلام و دین و دولت را از هم جدا نماید. آزادی مطبوعات در دورة افراطیون منسوخ شد، به طوری كه هئیت مدیره رسماً روزنامه را توقیف كرد. ناپلئون معتقد بود:”چاپخانه به منزله قورخانه است و نباید آن را در دسترس همگان قرار داد فقط معتمدین دولت حق مداخله در كار چاپ را دارند.

لغو آزادیهای سیاسی و بازگشت استبداد دوره سلاطین موجب شد، طبقه توانگر و روشنفكران از ناپلئون مشمئز شوند. خشونت در امور مذهبی، اعترا ض روحانیان و افراط در سربازگیری هم نگرانی توده ملت را در پی داشت. فریاد شكایت از همه جا برخاست و امپراطور را غول بیابانی لقب دادند. به تدریج این باور تقویت شد كه انقلاب فرانسه نتوانست آرمانهای خود را محقق نماید.

بیشتر بخوانید

سرنوشت انقلاب‌های بزرگ دنیا/ انقلاب فرانسه؛ از خوشگذرانی اشراف و اخذ «مالیات نمک» تا قحطی نان و خشم توده‌ها

مقایسه ای از انقلاب اسلامی با انقلاب‌های فرانسه و روسیه

برابری و برادری:

اعلامیه حقوق بشر فرانسه اصل مساوات افراد بشر را پذیرفت و به حكم آن، امتیازات طبقاتي مختلف ملغی شد . قبل از انقلاب فرانسه هر طبقه، قومی و ایالتی در فرانسه قانون خاصی داشت كه با سایر طبقات متفاوت بود. بنابراین مجلس مؤسسان در ۱۷۹۰ مجموعة قوانین عمومی را ترتيب داد، اما در مجالس دیگر، اصل مساوات آن طور كه  باید منظور نشد، فقط در قانون ۱۷۹۳ تبعیت كامل از آن وجود داشت . اصل برابری مستلزم انتخابات عمومی و مستقیم بود، اما قانون اساسی سال ۱۷۹۱ و قانون سال سوم، انتخابات را محدود و متناسب با ثروت انتخاب كنندگان كرد.. در واقع قانون اساسی بجای طبقات ممتازه سابق، دو طبقه فقیر وغنی تشخیص داده و حق انتخاب را به اغنیا داده بود كه این مسئله موجب اختلافات شدید میان توانگران و تودة رعیت شد. امپراطوری ناپلئون مثل گذشته، القاب و افتخاراتی را به منسوزین خاندان پادشاهی اعطا كرد. او معتقد بود برای اداره كردن بشرخصوصا فرانسویان باید چشم آنها را از زرق و برق خیره كرد. هر چیزی كه در مملكت مخالف رای او بود، ملغی شد مجلس منحل شد و اداره پلیس توسعه زیادی یافت.  ناپلئون كار را به جایی رساند كه خود بودجه را تنظیم كرده و بر خلاف سوگندی كه در ابتدای امر درباره حفظ اساس مشروطه خورده بود، شخصا مالیات های جدید وضع كرد و حق ملت را در تنظیم دخل و خرج مملكت نادیده گرفت.

انقلاب فرانسه
پایان انقلاب فرانسه،روی کارآمدن ناپلئون

نهادسازی و دولت سازی:  

متمرکز شدن اداره امور اقتصادی، آموزشی و فرهنگی و … در وزارتخانه ها و کوتاه شدن دست کلیسا و فئودال ها:  مشكل این بود كه هر ایالتی هئیت حاكمة خود را انتخاب می كرد و حاكم نماینده حكومت مردمی نبود، در حقیقت هر ایالت و ولایتی مملكت مستقل به شمار می آمد كه ارتباطی با مردم نداشت.

در ۱۲ ژوئیه۱۷۹۰ قانون تشكلات روحانیون تصویب شد. این قانون تعداد اسقف نشین های مملكت را از ۱۳۰ به هشتاد و سه تقلیل داد یعنی در هر ایالتی یك اسقف معین شد. رؤسای بزرگ  و اسقف ها و كشیش های عادی را نیز مردم انتخاب می كردند . اشخاصی كه در مذهب كاتولیك راسخ بودند، نمی توانستند به قانون جدید سر فرود آورند. اما مجلس بر آن شد كه روحانیون را مجبور به اطاعت و قرائت سوگند براساس قانون نماید . طبق قانون هر كشیشی كه از قسم خوردن خودداری می كرد، از شغل خویش مستعفی می شد و در صورت مداخله در امور مذهبی تحت تعقیب قرار می گرفت. چهل هزار كشيش كه  بیش از نصف مجموع كشیشان فرانسه محسوب می شدند، قسم را رد كردند. بدین ترتیب دخالت مردمان بی دین در امور كلیسا، جمع كثیری از كشیشان را كه خود از مؤسسین انقلاب محسوب می شدند، دشمن انقلاب ساخت. بعد از آنكه مجلس مقرر داشت كه روحانیون طرفدار قانون  شروع به كار كنند، شورش و در گیری كشور را فرا گرفت. مردمی كه تا آن وقت طرفدار انقلاب بودند و حتی در موردضبط اوقاف كلیسا هم اعتراض نكرده بودند، علم طغیان برافراشتند و جنگی داخلی شورع شد كه فرانسه نظیر آن را ندیده زود.

بیشتر بدانید

وضعیت چهل ساله انقلاب های بزرگ جهان-انقلاب آمریکا

پاورقی

۱٫بيانات مقام معظم رهبری در چهارمین نشست اندیشه های راهبردی۲۳/۸/۹۱

۲٫بیانات مقام معظم رهبری در دیدار شركت كنندگان در كنفرانس وحد اسلامی ۱/۱۲/۱۳۸۹

فهرست منابع

۱٫تيمز – ریچارد، انقلاب فرانسه، ترجمه عسگری پاشایی، مروارید، تهران، ۱۳۵۸ . انقلاب فرهنگی چین، سید علی محمودی، دفتر مطالعات ، تهران،۱۳۶۴

۲٫دالین و دیگران، فرانسه در عصر انقلاب ها، ترجمه فریدون شایان،۲ جلد، ج اوّل، بی جا، ۱۳۵۸

۳٫كورزین، فیلیپس، انقلاب فرانسه، ترجمه حقیقت خواه، ققنوس، تهران ۱۳۸۴

 4.گزاویه یاكونو، تاریخ استعمار فرانسه، ترجمه دكتر عباس آگاهی، آستان قدس، مشهد ۱۳۶۹

۵٫ماله، آلبر، تاریخ قرن هجدهم، انقلاب كبیر فرانسه و امپراتوری ناپلئون، ۷ جلد، ج ۱، ترجمه رشید یاسمی، انتشارا علمی، تهران،۱۳۶۳

۶٫محمدی، م، انقلاب اسلامی در مقایسه با انقلاب های فرانسه و روسیه، تاریخ انتشار،۱۳۷۴

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.