پ
پ

_ لزوم توجه به حوزه اجتماعي پذيرش ولايت و حاكميت الهي

گروهی ولایت خدا و دین و حتی ولایت عرفانی عارفان را در حوزه حیات فردی و باطنی خودشان می پذیرند، ولی حوزه حیات اجتماعی را حوزه عقلانیت خود بنیاد و حوزه دانش های مستقل خود انسان می دانند. سکولاریست ها این گونه هستند. بنیان اندیشه سیاسی امام در طرح نظریه ولایت فقیه این است که ایشان اندیشه خلافت و ولایت را از حوزه زندگی فردی و باطنی و از مقیاس مطالعات انسان شناسانه وارد مقیاس مطالعات جامعه شناسانه کرد و تصویری که از توحید برای انسان طرح کردند را به عرصه حیات اجتماعی و تاریخی انسان تسری دادند و بر مبنای آن یک اندیشه سیاسی و نظام سیاسی جدید را بنیان گذاری نمودند. اینها مبانی بحث ولایت پذیری است که اگر روشن نشود تفاوت های ما با دیگران معلوم نمی شود و مفاهیمی از نوع مفاهیم استبدادی و … را بر مفهوم ولایت تطبیق می کنند و سپس نظام ولایی را یک نظام استبدادی تفسیر می کنند، این امر ناشی از آن است که یک مفهوم از جایگاه خود بیرون رود و در دستگاه دیگری تفسیر شود. نظام های استبدادی در طول تاریخ همگی نظام های انسان مدارانه بوده اند، نه نظام هایی بر مدار ولایت خداوند و اگر نظام های اجتماعی بر مبنای انسان مداری شکل بگیرند در مدرن ترین شکل خود دیکتاتورترین نظام ها هستند. یعنی سلطنت پادشاهی در طول تاریخ به اندازه لیبرال دموکراسیِ مدرن مستبدانه، مستعمرانه و دیکتاتور مآبانه نبوده است. اگر حکومتی بر مدار ولایت خداوند شکل نگیرد قطعا بر مدار نفس استکباری و تکبر انسان خواهد چرخید، حتی در مدرنترین شکل و با دستگاه های نظارتی که در دوره ی لیبرال دموکراسی تعبیه شده است.
(ر.ک: Pagoohe.ir سخنراني دكتر ميرباقري با موضوع ولايت مداري ۲۴ اسفند ۱۳۹۳)

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.