حضرت آفتاب، ذره را دریاب!
ازشما گفتن، ادعای بزرگی است؛ ذره ای چون من را نه، توانش نیست.
این بی گدار به آب زدنم، مرا در اقیانوس تو غرق می کند… و این غرق شدن همان تمنای دل من است آقا…
ای آفتاب عالم تاب، که بی چشمداشت بر دلهای مردمان تاریخ زندگی می بخشی.
ای پدر بزرگوار امت، ای دلسوزتر از خودم به من، منِ ناچیز نیز این را می دانم که شما هادی زندگی و نشاط و بهشتید نه نابودی…
طفلک آب ندیده که به تنهایی خود را به اقیانوس می زند، چه کسی را سرزنش می کند؟!
پس ناگزیر قفل لب را به استغاثه می گشاییم با یک یاعلی…
هر کسی گفت تو را می شناسد و با عالم عاشقی بیگانه است؛ دروغگویی بیش نیست.
مگر می توان تو را شناخت و عاشق نشد؟!
مرا دریابید!
بیشتر بخوانید:
زمستان دارد کوله بارش را می بندد
که کودکی نوپا هستم… تمام زرق و برق های ویترین ها، مرا از آفتاب حقیقی غافل می کند؛ دل مشغولی هایی بی خاصیت، روزمرگی هایی بی هدف، خنده هایی سرد ارمغانی است که از غافل شدنم از شما عایدم شده…
این روزها حتی از انعکاس خود در آینه نیز می گریزم…
چه طور جورج جرداق مسیحی ۲۰۰ بار سخنان گهربارتان را از برکرده، آنگاه من یک بار هم پای مکتب زندگی بخش نهج البلاغه ننشسته ام؟؟
چه کسی راسرزنش کنم، جز خودم؟
اینبار نیز از خودتان اذن ورود به حرم کتابتان را طالبم: یاعلی….
به قلم: فنای مقرب
پی نوشت:
حضرت امام خامنه ای حفظه الله: « تمام ارزشها و صفاتی که انسان -چه بهعنوان انسان مؤمن به اسلام، چه بهعنوان انسان مؤمن به هر دینی، و چه بهعنوان انسان بیاعتقاد به هر دینی؛ هرجور انسانی- به آنها احترام میگذارد و تکریم میکند، در علیّبنابیطالب جمع است؛ یعنی علیّبنابیطالب (سلاماللهعلیه) شخصیّتی است که اگر شما شیعه باشید احترامش میکنید، اگر سنّی باشید احترامش میکنید، اگر اصلاً مسلمان نباشید و او را بشناسید و بروید دنبال احوالش احترام میکنید.» ۹۵/۶/۳۰
ثبت دیدگاه